فهیمه با توام کر که نیستی شکر خدا.وایستادم تا طاهره بهم برسه از بس شله این دختر همیشه این راه رو که میریم و میایم جروبحث میکنیم !...اخه مگه دو ماراتن شرکت میکنی تو که همیشه انقدر تند راه میری.بی ذوق اینهمه مغازه های شیک خوب دو دقیقه وایسا یه چشم بندازیم نمیمیری که.وایستادم و بهش یه چشم غره رفتم که سریع دستشو گذاشت رو قلبشو گفت :وای ترسیدم! این چشم و ابرو ها رو برا اونایی بیا که نمیشناسنت نه من که روزی صد بار بدتر از اینو دیدم .راست میگفت بنده خدا از بس این مدلی نگاهش میکردم کم کم چشمام داشت مثل وزغ میزد بیرون.
عنوان:فریاد دلم
زبان:فارسی
فرمت:PDF
تعداد صفحات:362
حجم:654کيلوبايت