در این مقاله فروید به وجود یک گرایش دو جنسی قوی در داستایوسکی اشاره می کند که یکی از پیش شرطهای روان رنجوری و یکی از اشکال تقویت آن است. داستایوسکی دارای یک فراخود آزارطلب است که نشان از گرایش قوی دو جنس در وی است. داستایوسکی سادیستیک به سمت جهان بیرون، درامور پیش و پا افتاده دگر آزاری را متوجه دیگران میکنداما در مسایل مهمتر به خود آزاری می پردازد که سرانجام از وی یک مازوخیست می سازد.