«دختربی پناه» سرگذشت عاشق و معشوقی به نام بهرام و پریوش است که در جریان وصال به هم اتفاقاتی برایشان رخ میدهد ...
وقتی میز رو هل میدم و گلدونو میکوبم تو دیوار… وقتی سوار ماشین میشم و دوباره زندگیه نکبتی مونو به یاد میارم… وقتی یادم میره کی ام ، چی ام ، کجام… وقتی یادم میره این خیابون اسمش ستارخان بود یا ولی عصر؟
تعداد صفحات : 2
این سایت در راستای احترام به حق نشر کتب و آثار الکترونیکی و حقوق ناشر و نویسنده حاضر به دریافت شکایات بوده و خود را مبرا از اشتباهات نمی داند و ممکن است کتابی بدون اجازه ناشر و نویسنده به اشتباه توسط کاربران برای انتشار در سایت ارسال شود.در صورتی که شما خود را ناشر و یا نویسنده این کتاب میدانید و مخالف انتشار الکترونیکی اثر خود میباشید از طریق تماس با ما مراتب را با ما در میان بگذارید تا کتاب مورد نظر سریعآ برداشته شود.